مشرق مرا گریاندی امیدوارم بهشت برین نصیبتان شود درود برشما

پس همه بهشتی هستند.در ایران از چپ،راست،اصلاح طلب،اصولگرا که عزاداری امام حسین میکنند اینجوری همگی بهشتی هستند.موندم پس این همه دعوا سر چی هستش.

یا حسین

صلی الله علیک یا اباعبداالله

السلام عليك يا ابا عبدالله الحسين سلام خدا بر تو و بر پدران و بر اولاد تو اي آقاي مظلوم .

ااختلاف نظر سیاسی افراد به هیچ وجه تعیین کننده بهشتی و یا جهنمی بودن افراد نیست و خداوند مانند شما قضاوت نمی کند اما به قول یکی از اساتید اخلاق، بهشت طویله هم دارد ...

من نمیونم این چه دینیه که اینقدر عزا و گریه و زاری توش سفارش شده. من اصلا با این طرز فکرها موافق نیستم و به این احادیث اعتمادی ندارم فکر میکنم امام حسین ودیگربزرگان واسه شادی ما تلاش میکردند نه عزا.

باید دید شادی را در چه تفسیر می کنید. اولا اگر دین را پذیرفته باشیم باید هر چیزی که استناد به آن داشته باشد بپذیریم زیرا از منبعی صادر شده است که خالق من و تو است و غم و شادی و خوب و بد ما را به اعتبار خالق بودن می فهمد.. حال دقت کنیم که انسان زندگی چند وجهه دارد. اگر به وجه اجتماعی آن نگاه کنیم و گنج های بی پایانی که از آن به تاراج برده اند (مانند ائمه ی هدی(ع)که از ما به جبر و زور گرفته اند) افسوس، گریه و آه، طبیعی ترین واکنش انسان سالم است. اگر از عظمت بهشتی که سرمان را کلاه گذاشتند و از آن راندند خبر داشته باشتیم مانند آدم(ع)صدها سال گریه هم برایش کم بود ... در ضمن در بُعد فیزیکی و فردی، فیزیک انسان روح انسان و بدن انسان نیز نیاز به اشک و تصفیه هایی دارد(حجامت، حمام و واکنش های دیگر دفعی بدنی یا روحی). گرچه دلایل آن و بسیار است و ساعت ها وقت و کارشناس خود را می طلبد. البته هم که حکم اشک در دین، اجباری نیست و هرکس عیش جاودان متصل بدان را بخواهد از آن استفاده می کند. به شما دوست عزیز توصیه می کنم به همان امامانی که برایشان به عنوان واسطه ی خدا و خلق اعتماد کرده اید اعتماد واقعی داشته باشد. دانش های با استناد را بدون اظهار نظر احساسی و شخصی بپذیرید و وقتی حقیقتی برای تان مکشوف ماند. اقلا دورازجان به روش ابلیس معارضه نکنید و بپرسید. ببخشید شما احترام دارید و فرمانروایان خداوند بیشتر ...

اقای سلمانی من امامان را شاید فقط بتوانم بعنوان افراددرستکار بپزیرم بااینکه در تاریخ انتقاداتی به نوبه خودشان دارند. اما هیچ وقت از انان بعنوان واسطه استفاده نمیکنم. من خودم را یک انسان میدانم با ارزشهایی که خداوند بمن ارزانی داشته است و به خودم اعتماد بیشتری دارم. واینکه امامان را باید بعنوان واسطه بین خودم وخدا باید قرار دهم قبول ندارم. خودم را عزیزوباارزشس میدانم وبه هرنحوی که بخواهم باخدایم رابطه برقرار میکنم.

من با همین گریه ها نفس می کشم، هنوز نسیم عشق آقا امام حسین بهت نخورده

ائمه هدی(ع) به مثابه انسانهایی که ممحض در ایمان و خلوص اعتقادی و رفتاری هستند آیینه ی تمام عیار و تجلی اعظم و آیت کبری الهی هستند.که صد البته تمامی قداست و فیوضات آنها از قدرت و رحمت الهی است و هیچ یک از آنها با وجود اینکه ارکان آفرینش و واسطه ی فیض الهی بر ماسوی الله اند و همه ی آفرینش طفیل ذوات مقدس آنهاست از دایره ی عبودیت خارج نیستند و مأذون حضرت رب العالمینند.از کوثر وجود آنهاست که تشنگان وصال الهی به آب حیات طیبه سیراب می شوند و به لقاء الهی مسرور ابدی می شوند.کافی نشانه ی صفای روحانی و علم لدنی ایشان را در ادعیه و روایات مأثوره و در آفاق هستی جستجو نمایید.کافی کتبی چون نهج البلاغه را بخوانید تا ببینید که چگونه دریای مواج حکمت در تلاطم خروشان است.با طهارت روح به مائده ی وحیانی قرآن کریم رجوع کنید تا ببینید که چگونه ظاهر و باطن قرآن از حریم امامت و ولایت ایشان دم مسیحایی می زند.

از قدیم گفته اند گریه بر هر درد بی درمان دواست.مگر نمی دانی چشمه اشک چشمه ی فیض خداست.اتفاقا مشهود اهل خرد است که کسانی که با خلوص فکری و رفتاری به این در هستی نائل می شوند از خطرات پوچ گرایی و افسردگی های مزمن در امانند و از قضا بیشتر از همگان دارای روح لطیف و قلبی مهربان می باشند.اولیای دین ما ثابت کرده اند که از این اشک هایی پر مصفا،هم در امور دنیوی و هم در امور اخروی بیشتر از همگان در شور و نشاط می باشند.اشک بر سید و سالار شهیدان اشک برای همه ی کمالات است و انسان را سبک بال کرده و مملو از عواطف انسانی و معرفت نفس می کند.

حدس ما درست بود متاسفانه این همان ادبیات وهابی ها است که درحال پخش در جامعه است البته آن را ندیده و بدون سند به شما دوستم نسبت نمی دهم. دوست من! آیا شما برای درمان دردها به پزشک مراجعه نمی کنید؟ او واسطه بین دنیای دانش و شما است. این که شما از دریای دانش ائمه (ع)چگونه استفاده کنید به خودتان مربوط است. عصر عاشورا بند در دست امام سجاد (ع) بود و کسی از ایشان گدایی کرد و اما نشانی پولی را داد که حاجت آن روز او را رفع کرد. اما اگر امام را شناخته بود دنیا و آخرت را از ایشان کسب می کرد. نه چند دینار حاجت و بدهی های امروزش را. دانش را که از هر گوهری بالاتر است می گرفت . درباریان عبدالملک فهمیدندلباس و سکه های ضربی رومی ها برای آنها حاوی تثلیث است. از امام(ع) پرسیدند امام (ع) فرمودند خیاطان و صنعت گران را بفرستید من به آن ها آموزش می دهم! وای بر جامعه ای که امام به او بگوید هر چه نمی دانید بپرسید تا نرفته ام و او را قدر نشناسد و از سر همین قدر ناشناسی الان امامی حاضر برابر چشمان خود نمی بیند. شما و ایشان می توانستید از منبع بی پایان ائمه خیلی بیشتراستفاده کنید. خب نمی خواهید اشکال ندارد محروم ماندن شما به خود شما مربوط است و این که ارزش خود را درست بدانید یا نه؟ من خودم را با ارزش می دانم و تلویزیون را نمی دهم به نمایندگی می روم خودم درستش می کنم! نه دانشش را دارم و نه کاتالوگ و نقشه ی مهندسی شده اش را. اگر مهندس هم باشم باید کارخانه ی اصل به من دانش را آموخته باشد! و نقشه داده باشد. موضوع خیلی ساده است. یک تاریخ نبوت و امامت و استدلال پشت این موضوع خوابیده است به خودتان احترام بگذارید و برای آسایش و ارزش گذاری به خودتان از دانش خالص (آُرژینال!) و بی واسطه ی واسطه های خلقت و پادشاهان مدبّر آسمان و زمین پیروی کنید. از زندگی هوشمندانه و کم خطا و با هدف و منتج به سعادت لذت خواهید برد!

دوست من! آیا شما برای درمان دردها به پزشک مراجعه نمی کنید؟ او واسطه بین دنیای دانش و شما است. این که شما از دریای دانش ائمه (ع)چگونه استفاده کنید به خودتان مربوط است. عصر عاشورا بند در دست امام سجاد (ع) بود و کسی از ایشان گدایی کرد و اما نشانی پولی را داد که حاجت آن روز او را رفع کرد. اما اگر امام را شناخته بود دنیا و آخرت را از ایشان کسب می کرد. نه چند دینار حاجت و بدهی های امروزش را. دانش را که از هر گوهری بالاتر است می گرفت . درباریان عبدالملک فهمیدندلباس و سکه های ضربی رومی ها برای آنها حاوی تثلیث است. از امام(ع) پرسیدند امام (ع) فرمودند خیاطان و صنعت گران را بفرستید من به آن ها آموزش می دهم! وای بر جامعه ای که امام به او بگوید هر چه نمی دانید بپرسید تا نرفته ام و او را قدر نشناسد و از سر همین قدر ناشناسی الان امامی حاضر برابر چشمان خود نمی بیند. شما و ایشان می توانستید از منبع بی پایان ائمه خیلی بیشتراستفاده کنید. خب نمی خواهید اشکال ندارد محروم ماندن شما به خود شما مربوط است و این که ارزش خود را درست بدانید یا نه؟ من خودم را با ارزش می دانم و تلویزیون را نمی دهم به نمایندگی می روم خودم درستش می کنم! نه دانشش را دارم و نه کاتالوگ و نقشه ی مهندسی شده اش را. اگر مهندس هم باشم باید کارخانه ی اصل به من دانش را آموخته باشد! و نقشه داده باشد. موضوع خیلی ساده است. یک تاریخ نبوت و امامت و استدلال پشت این موضوع خوابیده است به خودتان احترام بگذارید و برای آسایش و ارزش گذاری به خودتان از دانش خالص (آُرژینال!) و بی واسطه ی واسطه های خلقت و پادشاهان مدبّر آسمان و زمین پیروی کنید. از زندگی هوشمندانه و کم خطا و با هدف و منتج به سعادت لذت خواهید برد!

کاربر چرانظر منو منتشر نمیکنی؟"""